اخبار آران و بیدگلاخبار اجتماعیاسلاید شو اصلیعنوان داغ

از جانبازی در جنگ تا بخشش زندگی در بیمارستان

زمانی‌که در کشور از زمین و آسمان، گلوله و آتش و بمب و موشک می‌بارید، عباس‌آقا کاظمی آرانی که اهل شهرستان آران و بیدگل است، رخت رزم به تن‌کرد تا با خصم بجنگد و در این راه جانباز شد، اما این پایان مسیر از خودگذشتگی پدر نبود و او آبان امسال هم اعضای بدن پسر ۲۲ ساله‌اش مهدی را که در سانحه از دست داده بود، به بیماران نیازمند به اهدای عضو‌بخشید تا ایثار را دوباره معنا کند.
فقط چهار روز مانده بود تا مهدی شمع کیک تولد ۲۲ سالگی‌اش را فوت کند، اما یک سانحه ناگهانی باعث شد تا برای همیشه از میان اعضای خانواده‌اش پر بکشد. ۱۳ آبان امسال بود که مهدی و دوستش سوار بر موتور از خانه بیرون رفتند، غافل از این که حادثه‌ای ناگوار در انتظار آنان بود. در محدوده آران و بیدگل بودند که ناگهان با خودرویی‌که از جهت مخالف می‌آمد و سد معبرکرده بود، مواجه شدند.
مهدی راکب بود و دوست مهدی ترک او نشسته بود. همه چیز آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که فرصت هرگونه عکس‌العملی را از مهدی گرفت و هر دو بر اثر برخورد شدید روی زمین افتادند. مهدی به سرعت به بیمارستان کاشان منتقل شد و پزشکان اقدامات درمانی لازم را روی او آغاز کردند.
پدر ۵۹ ساله مهدی به جام‌جم می‌گوید:«بعد از حادثه، چون من ناراحتی قلبی دارم، به صراحت موضوع را به من نگفتند تا مشکلی برایم ایجاد نشود. به ما گفتند مهدی یک تصادف جزئی کرده ، اما این‌طور نبود. به بیمارستان که رفتم، پسرم را دیدم که با سر باندپیچی‌شده روی تخت بیمارستان بود. کادر درمان برای این که اتفاق ناگواری برایم رخ ندهد، مرا از داخل بیمارستان به بیرون هدایت کردند. ما بیرون آمدیم، اما از بگومگوهای اقوام و آشنایان متوجه شدم سطح هوشیاری پسرم پایین است. روز بعد دوباره با همسرم به عیادت پسرم رفتیم. در همین هنگام، خانم دکتری آمد و پس از کمی صحبت به ما گفت که مهدی مرگ مغزی شده است و می‌خواهم پیشنهادی به شما بدهم. گفتم چه پیشنهادی که بحث اهدای عضو را مطرح کرد. موضوع در خانواده و بین فرزندان و عروس‌ها و دامادها مطرح شد و ۱۰ نفر بدون حتی یک نظر مخالف، تصمیم گرفتیم اعضای بدن مهدی را اهدا کنیم. حتی مادرش هم مخالفتی نداشت. تمام این اتفاقات، یعنی از لحظه تصادف تا لحظه‌ای که تصمیم گرفتیم اهدای عضو انجام دهیم، فقط ۱۵ ساعت زمان برد. بعد از اعلام تصمیم هم فرم‌های مخصوص رضایت‌نامه را برای اهدای عضو امضا کردیم.» زمانی‌که خانواده مهدی مشغول امضای رضایت‌نامه بودند، پزشکان از آنها پرسیدند که تصمیم دارند کدام بخش از اعضای بدن مهدی را اهدا کنند که پدر با همان قاطعیتی که تصمیم گرفته بود، اعلام کرد تمام اعضای بدن فرزندش در اختیار پزشکان است و آنها می‌توانند تمام اعضای موردنیاز را اهدا کنند. بعد از توافق، قرار شد یک آمبولانس تخصصی از تهران به سمت کاشان حرکت کرده و پیکر مهدی را به بیمارستان امام خمینی(ره) منتقل کند. پیکر مهدی به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شد.
پدر ادامه می‌دهد:«با ما تماس‌گرفتند و گفتند تمام اقدامات مربوط به اهدا انجام شده است، اما مشکلی وجود دارد که پرسیدم چه مشکلی؟ گفتند یک نفر از اصفهان دچار مشکل ریوی است و می‌خواهیم با ایشان هم تماس بگیریم. اگر این اتفاق بیفتد و کار پیوند انجام شود، پیکر فرزندتان با تاخیر یک‌روزه به کاشان می‌رسد. همین اتفاق هم افتاد و با کاری که انجام دادند، پیکر پسرم را یک روز بعد به کاشان فرستادند.»
 به گفته پدر مهدی، با این که او گفته بود تمام اعضای بدن پسرش اهدا شود، قلب، کلیه‌ها، کبد و ریه او به بیماران نیازمند اهدا شد و رئیس بیمارستان شهید بهشتی کاشان هم در گفت‌وگویی اعلام کرد که اعضای بدن مهدی به شش خانواده اهدا شده است.
آن‌طور که پدر مهدی می‌گوید، پسرش شغل آزاد داشت و در عین حال ورزشکار بود و در رشته‌های بدنسازی، ورزش باستانی و فوتسال فعالیت می‌کرد. او به جز مهدی، یک پسر و دختر دیگر هم دارد:« با اهدای عضو مهدی، تمام شهر از کار ما قدردانی کردند و ما نیز از اقدامی‌که انجام داده‌ایم، خوشحال‌هستیم.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا