اخبار فرهنگیاخبار اجتماعیاخبار بخش کویرات

رمضان در فرهنگ مردم ابوزیدآباد/ از «شِوخونی» تا آیین «هاها» و «نفرین بر ابن ملجم»

به گزارش نسل فردا به نقل از شبستان، آداب و رسوم ماه مبارک رمضان یکی از مباحث مهم فرهنگ مردم است و هر منطقه ای با آداب و تشریفات خاص خود مراسم این ماه را برگزار می‌کند. در گذشته، این آداب و رسوم غنای ویژه‌ای داشت و مردم با شوق و ذوق بیشتری آداب رمضان را به‌جا می‌آوردند، اما امروزه، با هجوم عوارض فرهنگ بیگانه و مشکلات زندگی شهری و ماشینی، برخی از این آداب و رسوم تا حدودی کم رنگ شده است. در این مقاله به گزیده‌ای از آداب و رسوم، باورها و اعتقادات مردم منطقه ابوزیدآباد از توابع شهرستان آران و بیدگل  پایتخت گویش های کهن ایران زمین در ماه مبارک رمضان می‌پردازیم:

 

آیین شِوخونی (سحرخوانی)

یکی از آیین های کهن رمضانی در فرهنگ ابوزیدآباد، آیین آیین شِوخونی است. ساعتی مانده به سحر چاووش خوان برمیخاست و با خواندن اشعار یا دعاهایی که متاسفانه متن آنها به دست ما نرسید، در سکوت سنگین روستا، اهل آبادی را از زن و مرد برای خوردن سحری و نماز و دعا بیدار می کرد.

در این آیین طبلی از جنس پوست گوسفند یا آهو نواخته می شد. از جمله افرادی که سحرخوانی می کردند، شادروان موندلی هاشم و پس از وی شادروان استاد حسن رقمی بودند. به پیروی از ایشان و پس از برخورداری منطقه از نعمت برق، حاج عباس فیضی این کار خداپسندانه را به همراه اذان های نماز با استفاده از بلندگو و پخش صدای رادیو بر عهده گرفت اما سحرخوانی با صدای طبیعی و زنده کجا و سحرخوانی رادیویی کجا؟!

 

آیین جُزخونی (جزءخوانی)

رمضان ماه تلاوت قرآن است و در این بین تلاوت جمعی قرآن جلوه ای ویژه دارد. از جمله معروف ترین و مهم ترین آیین های جُزخوانی قرآن کریم در مسجد موسوم به مسجد تاریکه در محل کنونی مسجد جامع آدینه (خواجه) ابوزیدآباد است. در این آیین بویژه در تابستان های داغ کویر، ترتیل خوانان به صورت خطی و به همراه رحلی بزرگ زیر بغل طی نیمروز به جانب مسجد به راه می افتادند و پس از انجام فریضه نیمروز (ظهر) و دیرگاه (عصر)، دایره وار درون این مسجد کم نور و بسیار خنک و پای دیوارها و پایه های ضخیم و خشتی آن به مقابله قرآن می نشستند. در این آیین، فردی که در تلاوت جزء روزانه، به سوره توحید می رسید از طرف قاریان مرد تشویق و تبریک قرار می گرفت تا به میمنت قرعه این سوره و بنام او، جلسه بعد نقل و شیرینی بگیرد و در آخرین روز به همراه نذورات دیگر در سفره ای بزرگ به هم آمیخته می شد و استاد جلسه که کارگردانی آن را بر عهده داشت و غلط ها را گوشزد می کرد؛ به نشانه تیمن و تبرک به هر یک از جزءخوانان مشتی از شیرینی ها و مشکل گشاها را می داد تا به خانه ببرند و هنگام افطار نوش جان کنند و برای سلامتی نذرکنندگان حمد بخوانند.

 

آیین هاها

اصل این آیین را کهن سالان به دو ریحانه نبوی نسبت می دهند. این آیین پیشتر در هر محله و با حضور جوانان انجام می شد ولی امروزه بیشتر در محله های قدیمی تر شهر مانند محله توی ده و پشت ده و توسط کودکان اجرا می شود. برگزاری این آیین بدین شیوه است که بعد از افطار گروهی چند نفره به در خانه ها رفته، فردی از این گروه اشعاری را تک خوانی کرده و بقیه نیز ترجیعی را با ایشان همخوانی می کنند. بعد از پایان یافتن اشعار تک خوان این گروه از صاحبخانه درخواست دادن صله می کنند و ایشان نیز هدیه ای که امروزه بیشتر وجه نقد است پرداخت می کنند. این شیوه تا شب پانزدهم ماه مبارک ادامه می یابد. در شب پانزدهم با عنوان شب پایانی مراسم جذاب تر و با عنوان «تخرایی»  انجام می شود. بدین شیوه که این بار گروه مجهز به طبل ها و یا حداقل هر وسیله دیگر برای ضربه نواختن هستند. رهبر گروه پسر ارشد خانواده مورد خطاب قرار داده، با اسم صدا می زنند و خطاب به او مثلا اگر اسم او داوود است اینگونه می گویند: رهبر گروه می خواند : داوود دَا تَاخ چِشتَا یعنی : داوود بر تخت نشسته است.

دیگر اعضای گروه همنوا با صدای طبل ها می خوانند: تَاخرایی – هاشمایی. عموما به معنی اینکه : زنده باد داوود

اینجا پسر خانواده که کودک یا نوجوانی همسن آنهاست احساس غرور و شادی می کند و والدین را تشویق می کند که در این شب آخر هدیه مناسب تر یا پول بیشتری به گروه هاها بپردازند. اعضای گروه پس از خواندن بندهای بالا و انتظار برای گرفتن هدایا می گویند: علی علی دست علی ، هر چی بدی مال علی …

 

 

نخل برداری و توغ برداری

از آنجایی که ۲۱ رمضان روز شهادت حضرت علی (علیه السلام) است، در این روز در محله توی ده مراسم نخل برداری و توغ برداری انجام می شود. در صبح روز ۲۱ رمضان مردم سوگوار ابتدا در حسینیه توی ده جمع می شوند. این مراسم از حسینیه توی ده به طرف میدان اعتمادی آغاز می شود و به مراسم روز عاشورای حسینی شباهت زیادی دارد. توغ ها پیشایش نخل از حسینیه حرکت کرده، در میدان اعتمادی جای می گیرند و نخلی که از حسینیه توی ده به طرف میدان اعتمادی حرکت کرده بود، در یکصد متری میدان گذاشته می شود؛ تا مردم عزادار به دو گروه تقسیم شده و هر دو گروه اشعار زیر را می خوانند:

کشته شد شیر خدا، آه و واویلا یعنی علی مرتضی، آه و واویلا

بعد از اینکه عزاداران وارد میدان اعتمادی شدند، یکی از نوحه خوانان اشعار زیر را می خواند:

شیعیان ریزید خاک غم بر سر

کشته شد از کین شاه دین حیدر

آه و واویلا زیــن غــم عظما

کشته شد از کین شاه دین حیدر

از سما آمد ایــن ندا گویـــا

کشته شد از کین شاه دین حیدر

مراسم بدین گونه ادامه می یابد: در آغاز مراسم نوحه خوان شعر زیر را می خواند : ( به گونه ای که ثانی عشر، خیر البشر، قضا و قدر، صاحب الزمان، خلیفه الرحمان و معدن الجود والاحسان با لحن خاصی کشیده می شود) و مردم با حالت کشیده و هماهنگ «آمین » می گویند. از برای تعجیل موفور السرور حضرت صاحب امام ثانی عشر (آمین) و نایب مناب حضرت خیر البشر(آمین) و فرمان فرمای قضا و قدر(آمین) یعنی حضرت صاحب الزمان (آمین) و خلیفه الرحمان(آمین) و معدن الجود و الاحسان (آمین) فاتحه بخوانید ایها الاخیار پس از خواندن فاتحه مداح شعر زیر را می خواند و مردم قسمت های خط کشیده شده را دست جمعی می خوانند: بر خوان و غم چو عالمیان را صلا زدند اول صلا به سلسله ی انبیا زدنــــد نوبت به اولیا که رسید آسمـــــان تپید زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدنـد وان در که جبرییل امین بـــود خادمش اهل ستم به پهلوی خیر النسا زدنــد بس آتشی ز اخگر المــاس ریزه هـــا افروختند و بر حسن مجتبی زدنـــد وانگه سرادقی که ملـــک بود محرمش کندند از مدینه و در کربــلا زدنــد پس ضربتی کزو جــــگر مصطفا درید بر حلق تشنه ی خلف مرتضـا زدنـد بعد همگی می گویند: ای زار ای زار ای فاطمه یاران صد واویلا بر فرزندان فاطمه…

بعد از اتمام اشعار توغ های مستقر شده در جهت چرخش حاجیان بدور کعبه و به حالت نیمه افراشته به گردش در می آیند- در سه دور – و همزمان با گردش توغ ها دو گروه در وسط میدان اشعار زیر را می خوانند. گروه اول: وای علی جانم علی جانم علی ناد علیاً علیاً یا علــی وارد مسجد چو شد آن شاه دین رفت به گلدسته امام مبــین گفت اذان از سر صدق و یقین از عقبش زاده ی ملجم رسید شاه نجف چون به نماز ایستاد بهر خدا سر به اطاعــت نهاد از ستم آن سفله ز جور و عناد لرزه به ارکان دو عالـم رسید گروه دوم : گروه دوم همزمان با گروه اول با صدای بلند شعر زیر را می خوانند: باز بهار غم و ماتم رسید لرزه به ارکان دو عالم رسید بعد از گردش توغ ها نخلی که در یکصد متری میدان مستقر شده بود، وارد میدان می شود و در ۳ دور گردانده می شود. همزمان با گردش نخل گروهی در وسط میدان شعر زیر را می خوانند: ای یا امیر المؤمنین، یا حضرت شاه نجف ای شحنه ی دشت نجف، ای پادشاه لو کشف عرش خدا را لنگری ، هم نایــب پیغمبری باب بشیر و شبری، هم یاور پیغـــــــمبری

نخل بعد از گردش بر روی تختگاه میدان گذاشته می شود و دوباره بند ۱ و ۲ و ۳ با تغییرات جزیی تکرار می شود. بدین گونه که نوحه خوان بند یک را در کنار نخل مستقر شده می خواند و در بند دو با سه دور گردش کامل توغ ، توغ ها به حسینیه ی توی ده برگردانده می شود و در بند سه با سه دور گردش نخل، نخل یه حسینیه ی توی ده برگردانده می شود.

 

آیین نفرین بر ابن ملجم

این آیین امروزه هم به صورت پراکنده در سطح شهر و بیشتر در محله های قدیمی تر شهر مانند محله توی ده دنبال می شود. برگزاری این آیین بدین صورت است که در روز ۲۲ ماه رمضان آدمکی از لباس و پارچه ها که انباشته از کاه می باشد را درست کرده و آن را در معابر عمومی نصب می کنند. این آدمک که یادآور ابن ملجم مرادی است پیوسته مورد لعن و نفرین رهگذران قرار گرفته و تا روز ۲۷ ماه مبارک رمضان بر بالای معابر قرار دارد.

روز بیست و هفتم که مصادف با اجرای حکم قصاص ابن ملجم مرادی توسط امام حسن علیه السلام می باشد، آدمک ابن ملجم پایین آورده شده و سوار بر الاغ در محله ها گردانده می شود. همزمان با گرداندن آدمک، گروهی از افراد این جمله را تکرار می کنند: لعنت بر ابن ملجم – بیش باد

پس از گرداندن ابن ملجم در محله ها، در غروب روز بیست و هفتم بمنظور اجرای نمادین حکم قصاص، آدمک در انظار عمومی آتش زده می شود.

اخبار ویژه شهرستان آران و بیدگل را در سایت خبرگزاری نسل فردای آران و بیدگل دنبال کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا